by وحید بدیعی | فوریه 25, 2025 | اخبار خارجی
جناح سوسیال دموکرات صدراعظم کنونی اولاف شولتز، پس از فروپاشی ائتلاف او، شکست خورد. ولی با آن هم او بهترین موقعیت را دارد تا با بلوک برنده بپیوندد و دولت بعدی را تشکیل دهد
پیروزی مرتس به نفع اوکراین است. حناح محافظه کار بزرگترین کشور اتحادیه اروپا، میتواند حمایت قویتری به اوکراین بدهد و امیدها را برای احیای اقتصادی که در سالهای اخیر ضربه سختی دیده است، افزایش داد. البته شولز هم از اوکراین با تسلیحات و کمکهای دیگر حمایت کرد، اما برخی از شرکای غربی گفتند که او میتوانست کارهای بیشتری انجام دهد و آن را سریعتر انجام دهد.
مرتس در شب انتخابات گفت که امیدوار است حداکثر تا عید پاک دولت تشکیل دهد.
ولفگانگ مرکل، تحلیلگر مرکز علوم اجتماعی در برلین میگوید بلوک محافظهکار مرکب از دموکراتهای مسیحی و سوسیال مسیحیان هیچ شریک دیگری ندارد. مرکل گفت: «در زمانی که ما در دنیای فوقالعاده پیچیده و گیجکننده، با مشکلات بزرگ از نظر اقتصادی، سیاست امنیتی و امنیت داخلی زندگی میکنیم، معتقدم که داشتن یک دولت قانونی که بتواند نسبتاً سریع عمل کند، مهم است.
مرکل تحلیلگر مرکز علوم اجتماعی، این را که تلاش های برخی از اعضای دولت جدید دونالد ترامپ برای ایجاد اختلال در کارزار انتخاباتی آلمان موفقیت آمیز بوده است، رد میکند.
به گفته او، سخنان جی دی ونس و ایلان ماسک بالای انتخابات آلمان اثر چندانی نداشته است و یکی از دلایل اصلی آن این است که آنان در آلمان از محبوبیت خاصی برخوردار نیستند. او اضافه میکند که ترامپ در آلمان هم محبوبیتی ندارد.
آلیس وایدل، رهبر حزب راست افراطی ضد مهاجر آلترناتیو برای آلمان گفت که پس از انتخابات یکشنبه گذشته آلمان، ایلان ماسک به او تبریک گفته است.
وایدل در یک کنفرانس خبری در برلین به خبرنگاران گفت: «امروز صبح، وقتی تلفنم را روشن کردم یا به آن نگاه کردم، در طول شب تماس های بی پاسخی از ایالات متحده دریافت کردم، از جمله از ایلان ماسک که شخصاً به من تبریک گفت.»
حزب راست افراطی و ضد مهاجر آلترناتیو برای آلمان، به عنوان دومین نیروی سیاسی بزرگ این کشور ظاهر شده است. پیشرفت این حزب را میتوان واکنش به تعداد بالای مهاجران و پناهندگانی که کشور طی دهه گذشته پذیرفته است و مجموعه ای از حملات افراطی که احساس امنیت آن را متزلزل کرده است، تلقی کرد.
ماسک در طول مبارزات انتخاباتی چندین بار در سیاست آلمان مداخله کرد و آشکارا از حزب راست افراطی وایدل حمایت کرد.
اولاف شولز، صدراعظم مستعفی و فردریش مرز، که رهبری اپوزیسیون محافظه کار را بر عهده دارد و احتمالاً صدراعظم بعدی خواهد شد، به شدت از تلاش های ماسک برای تأثیرگذاری بر انتخابات آلمان انتقاد کرده اند.
وایدل، اما، تلاش های دولت ترامپ برای حذف صدها هزار شغل فدرال به عنوان بخشی از جنگ صلیبی کاهش هزینه ها به رهبری وزارت کارآمدی دولت یا همان دوج ایلان ماسک را ستایش کرد. او گفت که حزب او در صورت قدرت در آلمان نیز همین کار را می کرد.
او گفت: «ما در اینجا یک دستگاه سیاسی از کارمندان دولت داریم که بسیار ناکارآمد است و در واقع به هزینه مالیات دهندگان اداره می شود.
آلترناتیو برای آلمان بهترین نتیجه را برای یک حزب راست افراطی از زمان جنگ جهانی دوم به دست آورد و به دومین نیروی قوی در پارلمان و محبوب ترین حزب در آلمان شرقی تبدیل شد.
با این حال، احزاب سیاسی اصلی کشور از وارد تعامل شدن با آنان خودداری می کنند. این اصل پس از آسیب های دوران نازی به عنوان “دیوار آتش” در برابر نیروهای راست افراطی شناخته می شود.
by وحید بدیعی | فوریه 25, 2025 | اخبار خارجی
دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا روز دوشنبه به وقت محلی در نشست خبری مشترک با امانوئل مکرون رئیس جمهوری فرانسه که اولین رهبر اروپایی است که به آمریکا سفر کرده است، گفت: «امانوئل با من هم نظر است. اکنون زمان صلح فرا رسیده است. شرایطی خطرناکی است، ممکن است به جنگ جهانی سوم منجر شود.»
ترامپ افزود: از موافقت مکرون با اینکه هزینه حفظ صلح در اوکراین باید بر عهده کشورهای اروپایی باشد، خشنود هستم. اروپا باید امنیت اوکراین را حفظ کند.
رئیس جمهوری آمریکا اضافه کرد: آمریکا بیش از هر کشور دیگری به اوکراین کمک کرده است. ما بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار به اوکراین کمک کردیم و اروپا فقط ۱۰۰ میلیارد دلار کمک کرده است.
ترامپ با بیان اینکه «این اختلاف بسیار زیادی است و باید برطرف شود.» گفت: کمکهای اروپا به اوکراین به شکل وام است. آمریکا نیز باید بتواند پول خود را پس بگیرد.
او بار دیگر به جو بایدن بر سر این موضوع تاخت و گفت: دولت قبلی آمریکا هرگز به این مساله فکر نکرد. آنها به دلایل شروع این جنگ نیز فکر نکردند.
ترامپ تصریح کرد: برای بازگشت سرمایه آمریکا با اوکراین توافقی برای مواد معدنی و دیگر منابع با ارزش امضا خواهیم کرد و امانوئل (رئیس جمهور فرانسه) نیز به ما برای دستیابی به این توافق کمک خواهد کرد.
رئیس جمهوری آمریکا گفت: جنگ اوکراین، بدترین جنگ از زمان جنگ جهانی دوم است. هدف دیدار امروز ما، پایان دادن به این جنگ وحشتناک است. جنگ اوکراین، یکی از مرگبارترین جنگهای تاریخ است. هر هفته هزاران نفر کشته میشوند. امروز سومین سالگرد جنگ اوکراین، جنگی است که اگر من رئیس جمهور بودم آغاز نمیشد.
ترامپ تصریح کرد: صدها هزار اوکراینی و روسی بیهدف کشته شدهاند. شهرهای زیبای اوکراین با خاک یکسان شدهاند. زمان پایان دادن به این جنگ فرا رسیده است. گفتوگوهای خوبی درباره این موضوع داشتیم.
او گفت: از زمان بازگشت من به کاخ سفید با روسیه رایزنی کردهایم و تلاشهای بسیاری برای دستیابی به صلح درحال انجام است.
رئیس جمهوری آمریکا درباره نشست اخیر هیاتهای آمریکایی و روسی در ریاض گفت که هفته گذشته، مارکو روبیو، وزیر امور خارجه (آمریکا) مایک والتز (مشاور امنیت ملی آمریکا) و استیو ویتکاف نشستی موفقیتآمیز با مقامات روسیه در ریاض، عربستان سعودی داشتند.
ترامپ گفت: از پادشاهی عربی سعودی و شاهزاده محمد بن سلمان برای میزبانی مذاکرات آمریکا با روسیه، و تلاش آنها برای دستیابی به آتش بس در اوکراین قدردانی میکنم.
رئیس جمهوری آمریکا اضافه کرد: من توسط شهروندان آمریکا انتخاب شدم تا عقل سلیم را به آمریکا و جهان بازگردانم. توقف کشتار به نفع همه است. دولت من درحال جبران شکستهای سیاست خارجی دولتهای قبلی است.
ترامپ سپس گفت: متاسفم که اشتباهات دولتهای قبلی به کشتار در سراسر جهان انجامیده است. دولت من به دنبال صلح در جهان است.
رئیس جمهوری آمریکا سپس ادعاهای خود را مطرح کرد و گفت: در دولت اول من، مشکلی در جهان وجود نداشت. هفتم اکتبری وجود نداشت. جنگ اوکراینی وجود نداشت. اکنون این مشکلات وجود دارد و ما آنها را برطرف خواهیم کرد.
ترامپ مدعی شد: به گفته مردم، بهترین ماه برای رئیس جمهور ی آمریکا در تاریخ را داشتم. من میخواهم به عنوان یک آورنده صلح شناخته شوم.
by دکتر علی محمد مصدق راد | فوریه 23, 2025 | مقالات
🖊دکتر علی محمد مصدق راد
نشر: گاهنامه مدیر
■اصطلاح سقف شیشهای Glass ceiling توسط مریلین لودن Marilyn Loden نویسنده و مشاور مدیریت آمریکایی در یک سخنرانی در سال ۱۹۷۸ میلادی بیان شد که در مورد عدم موفقیت زنان و اقلیتها در دستیابی به سطوح مدیریت ارشد است.
https://chat.whatsapp.com/KH8HfmEAqIL2QhJ2lYGrWh
□نامهای دیگر این پدیده عبارتند از زمین چسبناک Sticky floor، دیوار بتنی Concrete wall، دیوار شیشهای Glass wall، دیوار مادری Maternal wall، صخره شیشهای Glass cliff و هزارتوی سازمانی Labyrinth .
●پدیده سقف شیشهای به موانع نامرئی و غیررسمی اشاره دارد که مانع از پیشرفت زنان و اقلیتها در سطوح بالای مدیریتی میشود. این موانع میتوانند به صورت تبعیض جنسیتی، نژادی یا فرهنگی ظاهر شوند و به دلایل مختلفی از جمله باورهای کلیشهای، ساختارهای…
[2:27 AM, 1/19/2025] Melika: پدیده پله برقی شیشه ای
🖊دکتر علی محمد مصدق راد
نشر: گاهنامه مدیر
■اصطلاح پلهبرقی شیشهای (Glass Escalator) توسط کریس ویلیامز Christine Williams استاد جامعهشناسی آمریکایی در سال ۱۹۹۲ میلادی در مجلهSocial Problems بیان شد. پدیده پلهبرقی شیشهای به وضعیتی اشاره دارد که در آن مردان در مشاغلی که به طور سنتی زنانه در نظر گرفته میشوند، به سرعت و به راحتی به سطوح بالای مدیریتی میرسند. در حالی که، زنان در همان مشاغل با موانع و تبعیضهای جنسیتی روبرو هستند و پیشرفت آنها بسیار کندتر صورت میگیرد.
□در بسیاری از جوامع، شغل معلمی ابتدایی شغلی زنانه محسوب میشود. با این حال، اغلب مدیران مدارس ابتدایی مرد هستند. مردان در این حرفه به سرعت به سمت مدیریت ارتقا مییابند، در حالی که زنان با وجود تجربه و سابقه کاری بیشتر، همچنان در سطوح پایینتر باقی میمانند.
●پرستاری شغلی است که به طور سنتی زنانه در نظر گرفته میشود. با این حال، مردان پرستار به سرعت به سمت مدیریت ارتقا مییابند، در حالی که زنان با موانع بیشتری در این مسیر روبرو هستند.
○عوامل موثر بر پدیده پلهبرقی شیشهای عبارتند از: کلیشههای جنسیتی، شبکههای اجتماعی، تبعیض جنسیتی و تعارض کار و خانواده. باورهای سنتی در مورد نقشهای جنسیتی و تواناییهای زنان و مردان، باعث میشود تا مردان در مشاغل زنانه به عنوان مدیران بالقوه دیده شوند. مردان اغلب شبکههای ارتباطی قویتری دارند که به آنها کمک میکند تا به سرعت به سطوح بالای سازمان ارتقا یابند. تبعیض جنسیتی آشکار و پنهان در سازمانها، از جمله تخصیص وظایف متفاوت به زنان و مردان، ارزیابی عملکرد متفاوت و فرصتهای آموزشی نابرابر، باعث میشود تا زنان از نظر شغلی عقب بمانند. زنان به دلیل مسئولیتهای خانوادگی، اغلب مجبور هستند بین کار و خانواده تعادل برقرار کنند که این امر میتواند بر پیشرفت شغلی آنها تأثیر بگذارد.
■اثرات پدیده پلهبرقی شیشهای عبارتند از: کاهش عزت نفس، انگیزه، رضایت شغلی و بهرهوری، افزایش استرس و تمایل زنان به ترک سازمان. زنان ممکن است احساس کنند که تلاشهایشان برای پیشرفت نادیده گرفته میشود و در نتیجه، انگیزه و رضایت شغلی آنها کاهش یابد. این پدیده به تقویت نابرابری جنسیتی در سازمانها کمک میکند و باعث میشود تا زنان در سطوح پایینتر باقی بمانند.
□تمرکز بر استخدام مردان در مشاغل زنانه، منجر به کاهش تنوع در تیمهای مدیریتی میشود که میتواند بر تصمیمگیریها و عملکرد سازمان تأثیر منفی بگذارد.
●پدیده پلهبرقی شیشهای یک مشکل جدی است که بر فرصتهای شغلی زنان تأثیر میگذارد. برای مقابله با این پدیده، نیاز به تلاشهای جمعی و مداوم همه افراد در سازمان است. با ایجاد تغییرات در فرهنگ سازمانی، سیاستها و رویهها، میتوان به تدریج موانع موجود بر سر راه پیشرفت زنان را از بین برد و محیط کاری برابر و عادلانهتری ایجاد کرد.
○راهکارهای مقابله با پدیده پلهبرقی شیشهای در سازمان عبارتند از:
۱. سیاستهای استخدام و ارتقای کارکنان سازمان را بازنگری و اصلاح کنید تا از برابری فرصتها برای همه اطمینان حاصل کنید. ارزیابی کارکنان بر اساس شایستگیها و عملکرد آنها و نه بر اساس جنس، نژاد یا سایر ویژگیهای شخصی انجام شود.
۲. فرهنگ سازمانی ایجاد کنید که در آن به همه افراد بدون در نظر گرفتن جنسیت، نژاد یا قومیت فرصتهای برابر داده شود.دورههای آموزشی برای مدیران و کارکنان در مورد تبعیض جنسیتی و اهمیت برابری جنسیتی برگزار کنید. مدیران و کارکنان زن موفق را در سازمان به عنوان الگو معرفی کنید.
۳. شبکههای حمایتی برای مدیران و کارکنان زن به منظور فراهم کردن فرصتهای شبکهسازی و رشد حرفهای ایجاد کنید.
۴. منابع و فرصت لازم و کافی را برای توسعه شایستگیهای مدیران و کارکنان زن فراهم کنید. حضور زنان را در هیات مدیره سازمانها افزایش دهید.
■مطالعه کتاب “Lean In: Women, Work, and the Will to Lead” نوشته شریل سندبرگ Sheryl Sandberg را به اساتید، دانشجویان، مدیران و کارکنان پیشنهاد میکنم.
by دکتر محمود یزدانفام | فوریه 20, 2025 | مقالات
پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا موجب شگفتی و سردرگمی سیاستمداران، تحلیل و دولتهای جهان شد. تحولات داخلی آمریکا به دلیل جایگاه آن در نظام بینالمللی تأثیر زیادی در سایر کشورها دارد. نبود سابقه سیاسی و حکومتی ترامپ و پیروزی غیرمنتظره آن موجب غافلگیری تحلیلگران شده است. اکنون این پرسش بنیادی مطرح است که سیاست خارجی ترامپ چگونه خواهد بود؟ برای پاسخ به این پرسش چهار دسته از مولفههای موثر در شکلگیری سیاست خارجی آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران طرح و با توجه به ویژگیهای این دوره قابل بررسی است.
ویژگیهای فردی و خواستگاه فکری و اجتماعی ترامپ
ساختار نظام سیاسی آمریکا
نظام بینالملل و مولفههای سیستمیک
محیط راهبردی ایران؛ مسایل و منافع موجود
این مولفهها موجب شکلگیری سیاست خارجی دولت ترامپ در قبال منطقه و جمهوری اسلامی ایران میشود. در این قالب و رویکرد میتوان نسبت به ارزیابی اهداف و منافع حیاتی کشورها، محدودیتها و موانع آنها، دستاوردها و هزینهها هر یک از دولتها اقدام کرد.
فقدان سابقه سیاسی و اجرایی ترامپ موجب ابهام گسترده در مورد سیاست خارجی دولت او شده است. ترامپ یک سرمایهگذار حوزه مسکن و هتلداری است، با اجرای چند برنامه موفق تلویزیونی به شهرت رسیده است؛ شومن توانمندی به شمار میآید که از نظر طرفدارانش دست به هر کاری بزند موفق است. اقتدارگرا، زنستیز، مخالف مهاجرین خارجی مسلمان و آفریقای و لاتینتبار، سایر ویژگیهای شخصیتی او هستند. بر پایه چنین ویژگیهای طرفداران آن بیش از این که در میان جریان اصلی جامعه آمریکا باشند، در جوامع حاشیهای قرار دارند کسانی که به نسبت میانگین مردم آمریکا از سواد کمتری برخوردارند و در اثر جهانی شدن اقتصاد و مهاجرت دیگران به آمریکا ضربه خوردهاند. ترامپ به سیاست از دریچه تجارت نگاه میکند و بر اساس چنین نگاهی به هنگام مذاکرات ایران با ایرباس برای خرید هواپیما به شدت با برجام مخالفت کرده و مدعی شد که آمریکا ۱۵۰ میلیارد دلار به ایرانیان داد و آنها به جای خرید از بوئینگ از ایرباس خرید میکنند. نقد جدی آنها به متحدین تاریخی آمریکا در سراسر جهان این است که آنها هزینه حفظ امنیت خود را نمیپردازند.
نظام سیاسی آمریکا بر پایه اصل بنیادی «کنترل و موازنه» بنیان نهاده شده است. این اصل بین ارکان قدرت در سطوح و حوزههای مختلف حاکم است؛ بین قوای سهگانه، بین دولت فدرال و ایالتها، بین حزب حاکم و رقیب، بین قدرت رسمی و قدرت غیررسمی. انتخاب مقامات عالیرتبه دولتی با رئیس جمهور و با تأیید کنگره است. حزب رقیب، رسانهها و افکار عمومی سیاستها و رفتار دولت را زیر نظر دارند و آن را مورد بحث و بررسی قرار میدهند. نظام بورکراتیک آمریکا ضمن اینکه بستر و عامل اجرای سیاستها و فرامین رئیس جمهور آمریکا است، محدودیتهای زیادی بر آن ایجاد میکند. در حال حاضر جمهوریخواهان عملاً کنگره، کاخ سفید و دادگاه عالی آمریکا را در اختیار دارند که در تاریخ آمریکا کمسابقه است. یکدستی نهادهای رسمی قدرت به ترامپ این امکان را میدهد که سیاستهای خود را با کمترین مانع پیش ببرد. البته ترامپ به دلیل این که در طول مبارزات انتخاباتی با ساختار رسمی در تعارض بود، با چالشهای زیادی در درون حزب جمهوریخواه و کنگره روبرو خواهد شد. هنوز ساختار رسمی قدرت در آمریکا در مورد رویکرد و سیاستهای فرد ترامپ متقاعد نشده است و با آن همسویی ندارد. ترکیب ویژگیهای فردی و محدودیتها و فرصتهای ساختاری میتواند وضعیتی را به وجود آورد که در آن مقامات سیاسی و امنیتی حاضر در دولت ترامپ از قدرت مانور بیشتری برای تعیین و اعمال سیاستها برخوردار باشند. ناآشنایی ترامپ به سیاست خارجی و مسایل امنیتی میدان فراخی را برای وزرای خارجی و دفاع فراهم میکند تا با اختیارات بیشتر در موضوعات مختلف اقدام نمایند. حضور نومحافظهکاران تندرو دوره بوش در اطراف ترامپ نشانه مطلوب و مناسبی برای جمهوری اسلامی ایران نیست. از ۵ نامزد احتمالی وزارت خارجه کمتر کسی است که نگاه خصمانه افراطی به جمهوری اسلامی ایران نداشته باشد.
نظام بینالملل و عوامل سیستمیک یکی از مولفههای موثر در شکلگیری سیاست خارجی دولت ترامپ است. همانگونه که نوواقعگرایان طرح میکنند، نظام بینالملل در شکلدادن به رفتار دولتها در عرصه بینالمللی نقش اصلی را دارد. آمریکا موثرترین قدرت در نظام بینالملل به شمار میآید. هزینههای نظامی آمریکا بیش از ۴۰درصد کل هزینههای نظامی جهان است، ۲۲درصد تولید ناخالص جهانی در اختیار آمریکا است. ۲۵درصد هزینههای سالانه سازمان ملل را این کشور پرداخت میکند. آمریکا تا کنون موتور جهانی شدن بود. بیش از ۵۰درصد ۱۰۰ شرکت چندملیتی برتر جهان به آمریکا تعلق دارد. صحبتها و اولویتهای ترامپ عملاً بر خلاف جریان اصلی جهانی شدن و منطقهگرایی است. ترامپ در پی لغو قراردادهای تجارت آزاد آمریکا با اتحادیه اروپا، شرق آسیا و حتی با کانادا و مکزیک است. حمایتگرایی از اقتصاد رویکرد فعلی ترامپ است. اما این نگرش چقدر در عمل امکان تبدیل شدن به سیاست خارجی آمریکا را دارد محل تردید جدی است. ترامپ پس از ورود به کاخ سفید با واقعیتهای دقیقی روبرو خواهد شد و «نه»های زیادی از طرفهای خارجی خواهد شنید. گفتههای وی در طول مبارزات انتخاباتی بیش از این که ریشه در زمین داشته باشد، از آسمان خیالات آب میخورده است و فرصت زیادی برای تعدیل نظرات و دیدگاههای خود دارد.
در محیط راهبردی جمهوری اسلامی ایران مولفههای زیادی است که در شکلگیری سیاست خارجی ترامپ موثر هستند. خاورمیانه باتلاق سیاستهای آرمانی و زمامدارانی خیالاتی است. واقعیتهای این منطقه بسیار خشنتر از آن است که زمامداران جدید آمریکا بتوانند بیتوجه به آنها سیاست خارجی خود را طراحی و اهداف و منافع خود را بدون در نظر گرفتن منافع حیاتی دولتها و بازیگران دیگر تنظیم و تأمین نمایند. الگوهای دوستی و دشمنی در خاورمیانه بسیار پیچیده است. مقابله با دشمنی ممکن است به تضعیف دوست و متحدی منجر شده و حمایت از دوستی به تقویت نیروهای خصم بیانجامد. در چنین محیطی رفتار خطی نمیتواند منافع ملی آمریکا را تأمین کند. در سوریه، همراهی و هماهنگ ترامپ با روسیه نمیتواند با دشمنی این کشور با جمهوری اسلامی ایران همراه باشد. جنگ با داعش نمیتواند بدون در نظرگرفتن ایران و کردها، عراق و سوریه پیش رود. روابط نزدیک با ترکیه در تعارض با حمایت از کردها قرار میگیرد. بازیگران منطقهای و فرامنطقهای، دولتی و غیردولتی، دوستی و دشمنی آنها وضعیت پیچیدهای در منطقه ایجاد کرده است و به هنوز نمیتوان بر بنیاد گفتارها و اظهارات ترامپ تصویر نسبتاً قابل قبولی از دولت ترامپ ارائه کرد. گزارههای کلی آن میتواند به شرح زیر باشد: عربستان و اسراییل برای پایان دوره اوباما لحظهشماری میکنند. از نظر آنها ترامپ در هر حالت بهتر از اوباما است هرچند آنها روی کلینتون سرمایهگذاری کرده بودند. حضور نظامی و مداخله آمریکا در منطقه بیشتر از دوره اوباما خواهد بود. فروش تسلیحاتی آمریکا به کشورهای منطقه افزایش خواهد یافت. روابط عربستان و اسراییل با آمریکا بهتر خواهد شد، اما بیچالش نخواهد بود. قانون جاستا روابط ریاض واشنگتن را تحت تأثیر قرار خواهد داد. نابودی داعش هدف اصلی آمریکا اعلام شده است، اما در مبارزه عملی آمریکا علیه آن تردید جدی وجود دارد.
جمهوری اسلامی ایران یکی از مسایل و موضوعات مطرح در مبارزات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بود و ترامپ در این مدت موضع خصمانه علیه ایران گرفته بود، اما پرسش جدی این است که لفاظی او در دوره انتخابات چقدر در عمل و پس از ورود به کاخ سفید و قرار گرفتن در مصدر اقدام قابل تحقق است و چقدر تغییر خواهد کرد؟ ترامپ با مسایل و مشکلات ساختاری زیادی در درون آمریکا و روابط خود با متحدین منطقهای و غربی روبرو است و تأثیر آنها بر سیاست خارجی ترامپ بسیار جدی خواهد بود، اما جدا از آن چیزی که برای جمهوری اسلامی مهم است درک شرایط جدید و تحولات به وجود آمده در آمریکا است. دوره گذار و ابهام و سردرگمی در سیاست خارجی آمریکا شروع شده است. گروه تندرو، کمتجربه و خشونتطلبی در آمریکا در مصدر تصمیمگیری و اقدام قرار میگیرند. در چنین وضعیتی شرط عقل احتیاط در کنش کلامی و عملی است. جمهوری اسلامی ایران نباید خود را در معرض تهاجم گروه نومحافظهکار موجود در پیرامون ترامپ قرار دهد. آنها تلاش خواهند کرد تا با بهانهگیری در برجام، برنامه موشکی ایران، اتباع زندانی آمریکایی در تهران، سیاست منطقهای ایران و حقوق بشر فشارها را بر جمهوری اسلامی افزایش داده، ایرانهراسی را بازتولید، امنیتیسازی را عملی نمایند تا دوباره در خصوص اقدام علیه ایران در واشنگتن، جامعه بینالمللی و کشورهای منطقه به اجماع برسند. پس از دوره گذار در کاخ سفید مرحله تصمیمگیری راهبردی بین ایران و آمریکا شروع خواهد شد و به نظر میرسد آمریکا باید بین تفاهم و تقابل یکی را انتخاب کند. جمهوری اسلامی ایران نه به دنبال تقابل بلکه حل و فصل مسایل و مشکلات منطقه و تمرکز بر مبارزه با تروریسم است و این اصل بنیادی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با تغییر و تحول در کشورهای دیگر عوض نمیشود. پایبندی آنها به اصل فوق میتواند زمینه مناسبی برای کاهش اختلافات و ساختن جهانی بهتر برای همه باشد.
by بر گرفته از سایت دویچه وله فارس | فوریه 20, 2025 | مقالات
پس از انتشار گزارشهایی درباره برنامه دونالد ترامپ، رئيسجمهور آمریکا برای بازسازی غزه و تبدیل آن به یک منطقه گردشگری، مخالفت کشورهای عربی با این طرح شدت گرفته است.
ترامپ این برنامه را که شامل زیرساختهای پیشرفته، هتلهای لوکس و توسعه اقتصادی در غزه است، بهعنوان راهکاری برای بازسازی این منطقه پیشنهاد کرده، اما اجرای آن مستلزم تخلیه کامل جمعیت فلسطینی از غزه است.
این مسئله باعث واکنش تند کشورهای منطقه، بهویژه مصر و اردن، شده است. در حالی که این کشورها ابزارهای دیپلماتیک، اقتصادی و امنیتی برای فشار بر واشنگتن دارند، کارشناسان میگویند، بعید است از این اهرمها استفاده کنند؛ مگر در بدترین سناریوی ممکن.
طرح “ریویرا غزه”: از پیشنهاد تا جنجال
به گزارش منابع رسانهای، طرح پیشنهادی ترامپ از یک سند ۴۹ صفحهای که توسط جوزف پلتزمن، استاد اقتصاد در واشنگتن، تهیه شده، الهام گرفته است. این سند شامل طرحهایی برای زیرساختهای مدرن، سیستم حملونقل، فرودگاهها و بنادر، دولت دیجیتال و توسعه گردشگری ساحلی در غزه است.
ترامپ این برنامه را راهحلی برای بازسازی غزه میداند، اما مسئله اصلی، جابهجایی اجباری ساکنان این منطقه است. پلتزمن در یک پادکست در ماه اوت گفت که آمریکا میتواند مصر را تحت فشار قرار دهد تا فلسطینیان را بپذیرد، زیرا این کشور بدهیهای سنگینی به ایالات متحده دارد.
این پیشنهاد در حالی مطرح شده که پس از حملات ۷ اکتبر ۲۰۲۳ گروه حماس و حملات هوایی متقابل اسرائیل، غزه عملاً ویران شده و یک آتشبس شکننده در منطقه برقرار است. اما آیا میتوان حدود ۲ میلیون فلسطینی را مجبور به ترک خانههایشان کرد؟ و مهمتر از آن، آیا این اقدام در جامعه جهانی بهعنوان “پاکسازی قومی” محکوم خواهد شد؟
مخالفت شدید کشورهای عربی
این طرح واکنش گستردهای در منطقه ایجاد کرده است. مصر و اردن، دو کشوری که ترامپ پیشنهاد کرده میزبان آوارگان فلسطینی باشند، بهشدت با این طرح مخالفت کردهاند.
ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، پس از یک سفر دیپلماتیک به واشنگتن، در شبکههای اجتماعی نوشت: «اردن قاطعانه با جابجایی اجباری فلسطینیان غزه و کرانه باختری مخالف است.»
وزارت امور خارجه مصر نیز اعلام کرد که این کشور قصد دارد طرحی ارائه دهد که تضمین کند فلسطینیان در سرزمین خود باقی بمانند.
با این حال، ترامپ معتقد است که مصر و اردن – که میلیاردها دلار کمک نظامی و اقتصادی از آمریکا دریافت میکنند – در نهایت چارهای جز پذیرش این طرح نخواهند داشت.
کشورهای عربی چگونه میتوانند این طرح را متوقف کنند؟
اردن یکی از نزدیکترین متحدان آمریکا در منطقه است و در سال ۲۰۲۱ توافقنامه همکاری دفاعی با واشنگتن امضا کرد که به نیروهای آمریکایی اجازه میدهد آزادانه در خاک اردن فعالیت کنند. اما کارشناسان معتقدند که مجبور کردن اردن به پذیرش آوارگان فلسطینی، میتواند ثبات دولت این کشور را به خطر بیندازد.
مصر نیز هشدار داده که اگر اسرائیل فلسطینیان را به صحرای سینا منتقل کند، این کشور معاهده صلح خود با اسرائیل را لغو خواهد کرد. گزارشهایی از تقویت نیروهای نظامی مصر در سینا منتشر شده، اما مشخص نیست که این اقدام واکنشی مستقیم به اظهارات ترامپ بوده یا بخشی از تدابیر امنیتی این کشور است.
کشورهای عربی همچنین میتوانند با کاهش همکاری اطلاعاتی و نظامی با واشنگتن، بر دولت آمریکا فشار وارد کنند.
با این حال، کارشناسان معتقدند که این کشورها ترجیح میدهند از درگیری مستقیم با ترامپ اجتناب کنند.
تلاش برای ایجاد ائتلاف عربی
تحلیلگران میگویند که کشورهای عربی در تلاشند تا بهجای مقابله مستقیم با ترامپ، یک جبهه دیپلماتیک متحد ایجاد کنند.
احمد عبودوه، تحلیلگر خاورمیانه در اندیشکده چتم هاوس بریتانیا، در گفتگو با دویچهوله گفت: «هیچیک از کشورهای عربی نمیخواهند در آغاز دوره ریاستجمهوری ترامپ، مستقیماً با او درگیر شوند.»
او تأکید کرد که مصر و دیگر کشورهای عربی بهدنبال فشار از طریق نهادهای آمریکایی مانند وزارت خارجه، پنتاگون و کنگره هستند تا ترامپ را از این تصمیم منصرف کنند.
اتحادیه عرب اعلام کرده که در ۲۷ فوریه در قاهره نشست اضطراری برگزار خواهد شد تا یک طرح جایگزین برای بازسازی غزه ارائه دهد.
طرح جایگزین کشورهای عربی برای غزه
بر اساس گزارشهای رسانهها، کشورهای عربی قصد دارند یک برنامه جایگزین ارائه دهند که احتمالاً بر مبنای پیشنهاد تشکیلات خودگردان فلسطینی خواهد بود.
این طرح شامل:
ایجاد یک دولت تکنوکرات برای اداره غزه
حضور نیروهای امنیتی آموزشدیده توسط کشورهای عربی
اسکان موقت آوارگان فلسطینی در داخل غزه تا زمان بازسازی
برآورد شده که این برنامه بیش از ۳۰ میلیارد دلار هزینه خواهد داشت و مصر احتمالاً کنفرانسی برای تأمین مالی این طرح برگزار خواهد کرد.
طرح ترامپ؛ فرصتی برای جناح راست اسرائیل؟
با وجود مخالفت گسترده کشورهای عربی، گروههای راستگرای افراطی در اسرائیل از این طرح استقبال کردهاند. برایان کاتولیس، تحلیلگر اندیشکده مؤسسه خاورمیانه واشنگتن، میگوید: «صحبتهای ترامپ، جناح راست اسرائیل را جسور کرده است و آنها اکنون خیال میکنند که شاید رؤیای پاکسازی قومی فلسطینیان محقق شود.»
او هشدار داد که در صورت الحاق کرانه باختری به اسرائیل، تمام معادلات دیپلماتیک منطقه تغییر خواهد کرد و احتمال درگیریهای گستردهتر افزایش مییابد.